جدول جو
جدول جو

معنی شاه نامه - جستجوی لغت در جدول جو

شاه نامه
(مَ / مِ)
نام لحنی است در موسیقی. رجوع به کلمه آهنگ در لغتنامه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شجره نامه
تصویر شجره نامه
فهرست اسامی نیاکان کسی که به ترتیب نوشته شده باشد، نسب نامه، شجرهالنسب، شجره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سال نامه
تصویر سال نامه
کتابی که در آن خلاصۀ اخبار و آمار یک ساله را بنویسند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راه نامه
تصویر راه نامه
سفرنامه، نقشۀ راه، دفترچۀ راهنمایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه نامه
تصویر سیاه نامه
گناهکار، عاصی، بد کار، فاسق، فاجر، برای مثال سیه نامه چندان تنعم براند / که در نامه جای نبشتن نماند (سعدی۱ - ۱۱۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه دانه
تصویر شاه دانه
گیاهی یکساله با برگ هایی بلند و دانه هایی به اندازۀ فندق که از آن مواد مخدر و الیاف گرفته می شود، گردی مخدر که از سرشاخ های این گیاه گرفته می شود و به صورت تدخین یا خوردن مصرف می شود
بنگ، فنگ، بنج، زمرّد گیاه، زمرّدگیا، شاهدانج، شهدانج، کنودانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هبه نامه
تصویر هبه نامه
نوشته ای که به موجب آن کسی مالی را به دیگری ببخشد، بخشش نامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاهنامه
تصویر شاهنامه
کتابی که در آن سرگذشت پادشاهان ایران، به نظم یا نثر، گرد آمده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیه نامه
تصویر سیه نامه
سیاه نامه، گناهکار، عاصی، بد کار، فاسق، فاجر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هشته نامه
تصویر هشته نامه
طلاق نامه، سندی که در آن وقوع طلاق را می نویسند
فرهنگ فارسی عمید
نام شهری از ولایت شروان، (فرهنگ جهانگیری) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نوعی از مزامیر، (فرهنگ سروری) (شرفنامۀ منیری)، نوعی از ساز، (برهان قاطع) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
تقویم، و پهلوی آن گاهنامک است
لغت نامه دهخدا
تصویری از شاه کاسه
تصویر شاه کاسه
کاسه کلان کاسه بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
فرمان سر گشاده منشور: امیر بخط خویش گشاد نامه ای نبشت بر این جمله... خیلتاش را پیش بخواند و آن گشاد نامه را مهر کرد و بوی داد، عنوان کتابت و فرمان، کتاب صحیفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شجره نامه
تصویر شجره نامه
درخت سه گل ازگیاهان تبارنامه تخمک سرو بن زاد شجره النسب شجره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرط نامه
تصویر شرط نامه
پیماننامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گشاد نامه
تصویر گشاد نامه
نامه سرگشاده، فمان، حکم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیه نامه
تصویر سیه نامه
کنایه از مردم فاسق گنهکار و بدکاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ختاه نامه
تصویر ختاه نامه
خدای نامه، شاهنامه تاریخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه نامه
تصویر سیاه نامه
آن که نامه عملش سیاه باشد گناهکار عاصی
فرهنگ لغت هوشیار
صورت و سیاهه جهیز و اسباب زن که بخانه شوهر برند و بامضای داماد رسانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داد نامه
تصویر داد نامه
ورقه متضمن رای یا حکم دادگاه، ورقه حکمیه
فرهنگ لغت هوشیار
نوشته رضائیتی که شخص مدیون و یا مظلوم میدهد و در آن ابرای ذمه خود را از دین و یا ظلمی که درباره وی شده است میرساند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راز نامه
تصویر راز نامه
نامه محرمانه
فرهنگ لغت هوشیار
نامی که پادشاهان بچاکران دهند برای تشریف وی لقب پازنامه پاچنامه پاشنامه، قرین همال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاچ نامه
تصویر پاچ نامه
پاژنامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاه نام
تصویر شاه نام
نام نوعی ساز است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاهنامه
تصویر شاهنامه
کتاب تاریخ و سرگذشت پادشاهان ایرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هبه نامه
تصویر هبه نامه
بخشش نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاه نامه
تصویر گاه نامه
((مِ))
تقویم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیوه نامه
تصویر شیوه نامه
دستورالعمل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شاه لاله
تصویر شاه لاله
آدونیس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شجره نامه
تصویر شجره نامه
تبار نامه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واژه نامه
تصویر واژه نامه
لغتنامه
فرهنگ واژه فارسی سره